عزیزم غصه نخور زندگی با ماست اگه باختیم امروزوُ فردا
بگردم دور تو کعبه ی رازم میخوام از اون چشات
گلبرگ گلم گل توی باغچه بی تو نبینم گلی روی
یک گنج طلا هدیه آوردم یک سینی پر از نقره
ای بنده ی سیم و زر از آه سوزنده درمونده
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یه جوون خسته
نازی نازی نازی به خوشگلیت مینازی قرار نبود بگیری دل
میون یه دشت لخت زیر خورشید کویر مونده یک مرداب
تو که از مهر و وفا دم میزنی طعنه بر
اگه یادش بره که وعده با من داره وای وای