…
خستم بیشتر از دیروز کمتر از فردا لمسم بیشتر از
ببین چه کردی با دلم ببین کجا رسیده ام جز
عذابم دادی و رفتی من و تنهایی و سختی گناهم
دلم تنگه واسه تو ولی واسم سخته بخوام معذرت ببین
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان
آب رو آتیشمی آروم میشم وقتی از دست آدما خسته
چشام بستست ولی فکرم یه عمره که نخوابیده مرورت میکنم
جنون تو مگر دیوانگیها را ندیدی. چرا بیرحم بودی، دل
تو درو دیوار هرچیو پرت نمیکردم تو اگه دوسم داشتی