چی میشه اخمات خنده هاتو ببینم چیکار کنم برات بذاری
کوچه به کوچه عطر تو میپیچه گلای باغچه حریف تو
داره به پنجره بارون میزنه عطر تو همراش کاشکی میشد
گل نیلوفر من شر دشمنای دور و برت کم بشین
بیراه نمیگه اونکه میگه آدم بدون عشق مرده اونکه دلش
با یه دست پس میزنی چرا پس پیش میکشی حرصمو
درگیر دنیای خودم بودم چشمای تو از دور پیدا شد
اولا با تو من ندارم هیچکس و کم دوما با
امشب میخوام حسمو بگم از هیشکی نمیترسم هر جوری بشه
چقدر خوبه تو این طبیعت هنوز یکی هست باب سلیقت