خسته شدم از ادمای دورم خسته شدم از همه گلم
…
نیست اصلا مثله تو تو شدی الماسم رو چشای مشکیت
وقتی که قهری وقتی که رفتی بارون نشسته روی چشام
بدتو نمیشه گفت بذار بزنن حرفای مفت حسودی میکنن نمیخوان
…
همین که رد شدی از جلوم گفتم این خودشه اگه
…
صدام کن سیر نمیشم از صدات چه رنگی آخه داره
من از این که تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم