وسوسه شد با اون نگات قلبم دوسدارم تو باشی همدم
اولین روزای پاییز تورو یاد من میاره چشمای از گریه
گذشتم از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته تو رویام
چشات یه جوری دل میبره که بر نمیگرده صورت قشنگت
نمیدانم که دور از من چه در سر داشتی چه
…
هیشکی به چشم نمیاد! تو که باشی بقیه رو دلم
ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﺎزم ﺷﺮاﺑﻰ ﻛﺮد ﺳﺮ ﻛﻮﭼﺸﻮن ﺑﺎﺑﺎش ﻣﻴﺨﻮﺳﺎت ﻣﻨﻮ ﻟﺒﺘﻮ
با تو میرم راه بهشتو نکنی این حسو کمش تو
جان منی جان منی جان من آن منی آن منی