بنویس بی معرفت اهای بی معرفت درد تو بامن چه
وي نه نه نه نه مو ولت نميكنوم تا هستيو
کجا واجورمش وقتی که با طیاره رفته سروم انبار باروته
دارم میرم یواش یواش دارم میرم یواش یواش برم تصدق
…
…
با تویوتا 85 باروم زده مشروب بنگ
آروم نمیگیری چرا ای دل بی طاقتم با غصه شادم
توی کافی شاپ میشنه بم میگه تو خونم داره گولم
سیه چشمی که گندم پاک میکرد منو میدید و قلیون