امشب همه اینجا جمعن همه دور نور شمعن چشاتو آروم
شدم یه کهنه نردبون تو دستای هر عابری قاصدک گفت
نرو بی تو بارون نمیخام بی تو تاریکه شبام تو
با همین اخلاق بد ذهنمو درگیر میکنی با موهای مشکی
…
من انقدر دلم پره تموم این شهرو زدم قدم من
…
…
میپلکم دور و بر تو از بس که چشات دلبره
توی دریای من هر شب دنبالت دنیا رو گشتم حتی