اتفاقا یه شب منم به یاد تو زدم قدم همه
…
رو به روم تویی پشت سرم تویی تنها نقطه امن
نم نم بارون و تاریکی من همون کولیه بی چترم
این منم که در نبودت گشته ام خمیده قامت من
باز دوباره شب شد و من اومدم قدم قدم به
دوست داشتنم که از حد گذشت تو خیال بد کردی
…
دشمن نشته من و یار هم دیگه رو بوینیم نه
سر داشتنت جنگ جهانیست بس که جذابیت داره نگاهت همون