عمر زندگی کوتاس مثل شعله کبریت عمر هرچی غیر از
هی شرمساری شرمسار شرمساری جز شرمساری از خودت چیزی نداری
دوست دارم نگات کنم تا که بی حال بشم تو
تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار
…
همراه خاک اره تف میکنم طعم بیدار بودن را با
رفیق من سنگ صبور غمهام به دیدنم بیا که خیلی
سخت خوش است چشم تو و آن رخ گل فشان
بخواب روی دست من جهان لاغر منو کمی نگاه کن
جان منی جان منی جان من آن منی آن منی